حسادت ها و شیطنت های گل دخملی
تازگی ها دخمل مامان یه کوچولو به ابجی کوچولوش حسودی میکنه.البته حسودی که نه ,یه کم حساس شده. تا من و بابایی بغلش میکنیم ,دیگه بیا و درستش کن. داد و بیداد و سر و صداش میره بالا.بعد هم که ابها از اسیاب افتاد,میره و یه بلایی سر ابجیش میاره. وروجک چند روز پیش خودکار برداشته بود و می کرد توی دهن ابجیش. اینکه دست توی دهن و بینی و چشمش بکنه دیگه عادی شده. طفلکی اوا که فکر میکنه داره باهاش بازی می کنه و همه اش بهت میخنده. طبق عادت همیشگی که باید موقع خواب دست مامان رو بگیره ,دیروز که مامان دستش بند بود ,رفته بود و پای اوا رو گرفته بود. یه دفعه دیدم که جیغ اوا رفت روی هوا .اومدم و دیدم که رها خانم پای ابجیش رو داره میکشه. خلاصه ...
نویسنده :
مامان
20:12